طرح‌های راه و شهرسازی خراسان رضوی نیازمند ۸۰ همت اعتبار است برخورد سمند و پارس در قوچان خراسان رضوی ۹ نفر را راهی بیمارستان کرد (۴ بهمن ۱۴۰۳) زنان بیشتر از مردان در معرض ابتلا به سرطان تیروئید هستند رهایی ۲ تبعه عراقی ربوده شده در اهواز (۴ بهمن ۱۴۰۳) ساخت و ساز‌های بی کیفیت و مسئولیت کیفری! | چه کسی باید پاسخگوی خسارت در ساخت و ساز‌ها باشد؟ جراحی تومور مغزی از طریق چشم برای اولین بار در دنیا ۲ تا ۳ میلیون نفر در ایران درگیر بیماری‌های نادر هستند درباره سرطان پروستات شایع‌ترین و مرگ‌بار‌ترین سرطان در بین مردان | غده‌ای خارج از مدار سلامت وزارت آموزش‌وپرورش: تشکیل سازمان خدمات رفاهی فرهنگیان در حال بررسی است چگونگی حذف تأثیر معدل در پایه دهم به شورای عالی آموزش و پرورش واگذار شد حناچی: محله «بستکی» دبی را معماران هرمزگانی ساخته‌اند ثبت تصویر یک قلاده پلنگ در پارک ملی کرمان + فیلم هم‌اکنون هیچ مددجویی پشت نوبت دریافت جهیزیه از کمیته امام‌خمینی (ره) خراسان رضوی نیست غریب‌آبادی: جمهوری اسلامی ایران دستاوردهای خود را در شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه خواهد کرد نوشیدنی‌های شیرین، ناسالم‌ترین خوراکی‌ها هستند خسارت دو میلیاردی درپی آتش‌زدن بنای تاریخی در گیلان | خاطی با وثیقه فعلاً آزاد شد با فواید و مضرات سیاه‌دانه آشنا شوید هشدار درخصوص محتویات دارو‌های کاهش وزن کشف بیش از ۲ هزار قلم محصولات آرایشی و بهداشتی قاچاق در نیشابور کدام دارو‌ها مشمول افزایش قیمت شدند؟ کشف بیش از ۲۹ هزار لیتر سوخت قاچاق در مرز‌های خراسان رضوی ۱۲۰ هزار بیمار «ام‌اس» در کشور وجود دارد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (پنجشنبه، ۴ بهمن ۱۴۰۳) | هوای مشهد گرم می‌شود آخرین وضعیت و محدودیت ترافیکی در جاده‌های کشور (۴ بهمن ۱۴۰۳) معاون رئیس کل دادگستری: فروش زمین به نفع شکات پرونده کثیرالشاکی کینگ مانی زلزله ۴.۶ ریشتری جم را لرزاند (۴ بهمن ۱۴۰۳) ویتامین D چگونه ریسک ابتلا به سرطان پستان را کاهش می‌دهد؟ درباره سرطان چشم بیشتر بدانید فقط ۲ درصد ایرانی‌ها خون اهدا می‌کنند بررسی وضعیت عدالت آموزشی در جلسه شورای آموزش و پرورش خراسان رضوی | فاصله ۸ هزار کلاسی تا نقطه مطلوب
سرخط خبرها

مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (۸۴)

  • کد خبر: ۷۱۷۶۸
  • ۰۳ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۶
مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (۸۴)
محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

شنبه| دخترک دیگر حوصله‌اش سر رفته است و در خانه بند نمی‌شود، بی‌تابی می‌کند و دلش تاب و سرسره می‌خواهد. مجبور می‌شویم شال‌وکلاه کنیم و راه بیفتیم. وقتی به فضای بازی بچه‌ها می‌رسیم، می‌بینم ازدحام کودکان بیش از چیزی است که فکرش را می‌کردم. از یک‌طرف نگران کرونا هستم و از طرف دیگر بچه‌های بزرگ‌تر بین بچه‌های خردسال بالا و پایین می‌پرند و با اندام‌های درشت و حرکت سریعشان ممکن است هر لحظه برای کودکان دوسه‌ساله خطرساز شوند. در همین احوال که با احتیاط و تردید مراقب دخترم هستم، پسری حدود ده‌یازده ساله برعکس از سرسره بالا می‌رود و با صدای بلند به دوستش که از او جلو زده است، فحش‌های رکیک می‌دهد. پدری دیگر که در کنار من ایستاده است، دوچرخه کودکش را کنار می‌کشد و سعی می‌کند دور شود. کمی بعد می‌بینم که همان پسر ده‌یازده‌ساله قدری دورتر دارد با رفقای هم‌سن خودش درباره اینستاگرام و عکس‌هایی که در آنجا دیده‌اند حرف می‌زنند.


یکشنبه| پیرمردی در خیابان جلو من را می‌گیرد و بدون مقدمه می‌پرسد: «آیا تحمل زنم ثواب دارد؟» قدری توقف می‌کنم و جواب می‌دهم که بالأخره هرگونه تحملی ثواب دارد؛ تحمل آزار همسایه، صبر بر مشکلات بچه‌داری، تحمل سختی‌های زندگی و...، اما نمی‌گذارد حرفم تمام شود و طوری که انگار انتظارش برآورده نشده است، دوباره سؤالش را تکرار می‌کند و توضیح می‌دهد: «همه حقوق بازنشستگی‌ام را به زنم می‌دهم و هر چیزی هم که می‌خواهد می‌پذیرم و با او همراهی می‌کنم، اما بازهم ناراضی است و هر بار به بهانه‌ای اوقات‌تلخی می‌کند و اعصابم را به‌هم می‌ریزد. بااین‌حال من همچنان تحمل می‌کنم و برای مراعات حال او چیزی نمی‌گویم. آیا خدا این تحمل و صبر و خویشتن‌داری من را حساب می‌کند؟» نمی‌خواهم یک‌طرفه قضاوت کنم و بدون شنیدن حرف‌های همسرش چیزی بگویم، اما به‌ناچار جوابی می‌دهم و خیالش را آسوده می‌کنم که این صبر و شکیبایی ثوابش از عبادات دیگر کمتر نیست و برترین فضیلت اوست.


دوشنبه| در قطارشهری جوان دانشجویی از من چیزی می‌پرسد و باب گفتگو باز می‌شود. وقتی بحث گرم شده است و من رسیده‌ام به اینکه مردم حاضرند در صورتی تحریم‌ها را تحمل کنند که بی‌عدالتی و نابرابری نباشد، ناگهان مردی میان‌سال که صدای ما را شنیده است، بدون مقدمه فریاد می‌زند: «حاج‌آقا مردم دیگر حاضر نیستند هیچ‌چیزی را تحمل کنند!» با صدای او توجه دیگران هم جلب می‌شود و یکی‌دو نفر دیگر وارد بحث می‌شوند. اینجاست که یک فروشنده دوره‌گرد با بسته‌ای تیغ یک‌بارمصرف جلو می‌آید و بی‌اعتنا به بحث داغ سیاسی می‌پرسد: «حاج‌آقا ژیلت نمی‌خوای؟» لحظه‌ای سکوت بر جمع حاکم می‌شود و یک‌باره همه می‌خندند!

سه‌شنبه| در بقالی قیمت جنس را می‌پرسم و قدری توقف می‌کنم. موقعی که می‌بینم گران است و با تشکر و خداحافظی می‌خواهم بیرون بروم، فروشنده می‌گوید: «شما دیگه چرا؟ شما که باید ندیده و نپرسیده بخرید!»


چهارشنبه| داریم با همسر و فرزند کوچکم در پارک قدم می‌زنیم تا از محوطه بازی کودکان به قسمت دیگری برویم. در همین حال از کنار خانمی میان‌سال می‌گذریم که روی نیمکت نشسته و گویی منتظر پایان بازی دیگر اعضای خانواده است. حجاب و پوشش مناسبی ندارد، ولی در همین لحظه صدای او را می‌شنوم که با نگرانی به دخترش می‌گوید: «زودتر برویم، من نمازم را نخوانده‌ام و دارد قضا می‌شود.»


پنجشنبه| در مترو نشسته‌ام. سرم داخل گوشی موبایل است و دارم پیام‌های دایرکت اینستاگرام را می‌خوانم. همان موقع پیامی دریافت می‌کنم از کسی که نوشته است: «من روبه‌روی شما هستم!» لحظه‌ای توقف می‌کنم و با تعجب سرم را بالا می‌آورم، می‌بینم جوانی در صندلی روبه‌روی من به من خیره شده است و لبخند می‌زند. ادامه پیام را می‌خوانم: «فرصت دارید چند لحظه صحبت کنیم؟» حالا من لبخند می‌زنم و در ادامه مسیر با هم گفتگو می‌کنیم!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->